گذر ترشیز از سنت به مدرنیته نیازمند مشارکت بانوان

anbiyaei-5یکی از شاخص های سنجش توسعه یافتگی هر منطقه میزان مشارکت زنان آن منطقه است. این مشارکت اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده و تمامی حوزه هایی که روند توسعه را تسهیل می کنند در بر می گیرد.

ترشیز برای گذر از سنت به مدرنیته و طی کردن درست مسیر توسعه نیازمند بالابردن سطح مشارکت زنان است. در برنامه توسعه پنج ساله کشور برای اولین بار به مسئله اشتغال و مشارکت زنان پرداخته شد. در برنامه چهارم توسعه صراحتاً به رفع خشونت علیه زنان، منع تبعیض، برابری دستمزد زنان و مردان در مقابل کار هم ارزش و ... اشاره شده، تمامی دستگاه‏های اجرایی ملزم به همکاری با مرکز مشارکت زنان می‏شوند، از همین روست که بعدها ۲۵ صدم درصد بودجه دستگاه های اجرایی به زنان اختصاص می‏یابد.
به جرات می توان ادعا کرد دوره فوق دوره طلایی فعالیت های زنان بعد از انقلاب اسلامی بوده است. به طوریکه بودجه مرکز مشارکت زنان در این دوران افزایشی 360 برابری نسبت به قبل می‏کند که نشان از توجه دولت اصلاحات به مسئله زنان داشت. دولت بعدی در نگارش برنامه پنجم توسعه توجهی به برابری جنسیتی و گسترش مشارکت زنان نکرد و فقط به بحث خانواده و ازدواج، حجاب و عفاف، حمایت از مشاغل خانگی و زنان سرپرست خانوار پرداخت. نگرش این دولت به زنان موجب شد به مرور زمان شاهد افزایش بیکاری زنان، افزایش زنان خانه دار، کاهش آمار دختران دانشجو، و... باشیم.
در دیار ترشیز زنان چه جایگاهی درشاخص‏های توسعه یافتگی داریم؟ اگر مشارکت سیاسی زنان به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی محاسبه شود، این سوال قابل طرح است که زنان در عرصه سیاست ترشیز چه جایگاهی دارند؟ راز ارتقای وضعیت زنان حضور آنان در قدرت است. چند نفر از مسئولان شهرستان در ادوار مختلف از میان زنان انتخاب شده‏اند؟ کاری به شوراهای شهر و روستا نداریم. در این نهاد به دلیل انتخابی بودن شاهد حضور حداقلی زنان هستیم. به عنوان مثال در شورای اسلامی شهر کاشمر طی 4 دوره شاهد حضور 2 زن هستیم!
البته شایسته است با توجه به کارکرد و جایگاه شوراهای اسلامی شهر و روستا شاهد حضور بیشتر زنان باشیم و این مهم می طلبد که زنان خود پیشگام حضور حداکثری در در این عرصه باشند و از مزیت انتخابی بودن آن استفاده نمایند. زنان در دیار ترشیز هنوز شاهد فرهنگ مردسالار و ذهنیت ضعیف دانستن زنان هستند. این موضوع مانع از آن می شود که مردم به زنان در مقایسه با مردان اعتماد کرده و برای عضویت در شورای شهر یا روستا به آنان رای دهند. در این میان قدرت اقتصادی کمتر زنان نسبت به مردان که حاصل تقسیم کار جنسیتی و وابستگی اقتصادی به خانواده است، قدرت چانه زنی و رایزنی کمتر زنان به دلیل حضور کمتر آنان در عرصه عمومی و...نیز تاثیر مهمی در رای نیاوردن آنها دارد.
شاید شایسته باشد در یک تبعیض مثبت برای شوراهای شهر و روستا سهمیه‏ای برای زنان قایل شد! اگرچه با تئوری سهمیه بندی جنسیتی مخالفت‏هایی وجود دارد اما به عنوان یک راه حل کوتاه مدت زود بازده این امر را می‏توان مورد تاکید قرار داد.
برخی از جامعه شناسان تاکید دارند که؛ کلید توسعه واقعی و درون زای هر منطقه در دست زنان است. زنان دیار ترشیز نیمی از جمعیت شهرستان‏های سه‏گانه را تشکیل می‏دهند. برای اینان چه سهمی قایل هستیم؟ برای اینان چه امکانات اختصاصی ایجاد کرده‏ایم؟ درعصری که همگان در پی هم افزایی در تمامی عرصه ها هستند چگونه ترشیز مسرفانه از توان نیمی از جمعیتش یا استفاده نمی کند یا بد و محدود استفاده می کند؟ چند سال پیش توسط یکی از پژوهشگران کشور تحقیقی با عنوان «عرصه های تصمیم گیری زنان متأهل» در ٦٤ شهر و ٥١ روستای کشور اجرا شد. این بررسی مشخص کرد چگونه سکان زندگی خانواده ایرانی، حتی در خانواده هایی که مرد، بی شعورانه به آزار همسر و شریک زندگی خویش مشغول است و نفرت می پراکند، در دست زنان است.
اکثریت نمونه پژوهش یعنی زنان متأهلی که در نمونه مورد بررسی حضور داشتند یا شاخص‏های تصمیم گیری را خود رأساً انجام می دادند یا در اقلیتی از نمونه ها که مرد کمتر فرصتی به زن یا همسر خویش می داد، متأسفانه مجبور می شدند با استفاده از حداقل ٣٣٤ راهکار یا تاکتیک تصمیم سازی مرد را نوآورانه و صبورانه به سمت تصمیم مورد نظر، آن هم به نفع خانواده، سوق دهند تا مرد همان تصمیم موردنظرشان را اتخاذ کند.
در کنار این پژوهش، مشخص شد که چگونه زنان خانه دار گاه با پس انداز از خرجی ناچیز روزانه به آهستگی لیکن با پیوستگی، صندوق هایی تأسیس کرده اند تا در شرایط بد اقتصادی با دشواری های ناگهانی زندگی کنار آیند یا برای دختران خویش جهیزیه ای درخور گرد آورند یا با فقر خود را انطباق دهند.
پژوهش مورد اشاره گویای این حقیقت تلخ است که چنین نیرویی عظیم، توانمند، نوآور، پیگیر و در مجموع سالم تر از مرد که بدون تردید می تواند توسعه محلی و درون زای ترشیز را به خوبی هدایت کند، نقشی حداقلی در هدایت اقتصاد و ترشیز بر عهده دارد. برای بانوان دیارمان چه کردیم؟ آیا نمی‏توان در یک حرکت پژوهشی دغدغه‏های آنان را ورای مسایل ملی و در سطح محلی شناسایی و پیگیری و حل نمود؟ ایجاد اماکن ورزشی و مجتمع‏های تفریحی حداقل کاری است که باید مجدانه در جای جای ترشیز پیگیری شوند.
زنان ترشیز توان حضور موثر در اقتصاد منطقه را دارا می‏باشند. تشویق بانوان به ایجاد انواع کارگاه‏ها در حوزه صنایع دستی و حتی تشکیل انواع تعاونی‏ها تولیدی ضروری است. زنان ترشیز دارای انواع توانمندی‏ها در حوزه‏های مختلف هستند. سطوح تحصیلی اینان قابل توجه است و بسیاری از آنان دارای مدارج عالی علمی هستند. اینان توقعات زیادی ندارند. باید پذیرای حضور آنان در عرصه‏های مدیریتی ترشیز باشیم. تجربیات و تحصیلات و دقت نظر اینان در نیل ترشیز به پیشرفت بسیار تاثیرگذار است. اینان می‏تواند در گذر ترشیز از سنت به مدرنیته نقشی فعال ایفاء کنند.
نباید نگاه به مسایل بانوان ترشیز صرفاً از منظر کمیسیونی ساده باشد. این کمیسیون باید سوای انجام امور اداری دارای دغدغه رسیدگی به مسایل و مشکلات زنان باشد. ایجاد بانک ایده برای حضور حداکثری زنان قابل تامل است. ایجاد بانک اطلاعاتی درباره توانمندی‏های زنان یک نیاز اجتناب‏ناپذیر است. ترشیز بزرگ حیات و بقای خود را مدیون هوشمندی و حضور موثر زنان است. باید پذیرای نقش زنان در گذر ترشیز از سنت به مدرنیته باشیم.